دیارکارون:
به بهانه ی هفته ی حجاب وعفاف
جایگاهش فراتراست زن ومرد نمی شناسد .
دراندیشه است, درسخن است, درعمل, شخصیت, هویت و..است.
سپری است دربرگیرنده ی وجودآدمی .
عفت چادریست که برسرجان آدمی ومنش ورفتاروعملکردش کشیده می شود.
شاید پوششِ ظاهربه تصوربرخی زیبایی های ِظاهررا نهان می کند, که عفت زیبایی ها ی درون را آشکار می سازد و برزشتی ها وعیوب درون پرده می کشد...تاآنجاکه کم کم درپرتو این عفت ورزی زشتی وپلشتی دردرون نمی ماند.
آنگاه یک زن حتی اگرتحکم پدر,وتمایل یا اجبار همسرو حکم قانون هم نباشد, دست از آن نمی کشد.

به آن جایی که پرواز به خارج از مرزها مجوز پرواز حجاب وپوشش باشد.
عفت به گستردگی درون آدم هاست زن ومرد نمی شناسد قدرو منزلتش برای هریک ثابت . اما برای زن به نوعی وبرای مرد به نوعی دیگر.
یک مردحتی اگرشیاطین جن وانس دوره اش کنند ونگاهش را, هوا وهوسش را به سمت وسوی گناه بکشانند ویا صحنه ی گناه برایش حی وحاضرکنند به خطا که نمی رود هیچ, زیبایی های درونش راآشکارترمی گردد.
عفت همان راهنمای جان واندیشه است که زن ومرد را هوشیارانه ومدبرانه به سمتی هدایت می کند که نهایتا خود با میل ورغبت به رعایت ومتانت درپوشش وسادگی رومی آورد, بدون زور, بدون تهدید, بدون اجبار. عفت اهرم تعادل روح آدمی ست.
چیزی که حقش اد ا نشد وهم این «حجاب » وهم آن «عفت » را چنان بدتفسیرش کردندکه....
تلاش درجهت رساندن بویژه زنان تنها به اهداف ظاهری برتلاش برای رسیدن به اهداف باطنی که هدف اول را نیز پوشش می داد, ارجحیت یافت و در پرتو آن ،چه ظاهرها که به رنگ ولعاب فریبنده کشیده نشد؟ وچه باطن ها که ناپاک وزشت نگردید ?...
والسلام ومن ا... التوفیق
م.مفتوح
|